آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
سه تا ابجی اینترنتی به علاوه ی دختر خالشون
از شب ريشه سر چشمه گرفتم ، و به گرداب آفتاب ريختم. سهراب سپهری
نظرات شما عزیزان:
مهدی
مي بوسمت ميگي خداحافظ اين قصه از اينجا شروع مي شه من بغض كردم تو چشات خيسه دسته دوتامون داره رو مي شه تو سمت روياي خودت مي ري مي ري و من چشام و مي بندم ما خواستيم از هم جدا باشيم پس من چرا با گريه مي خندم قشنگ بود عزيزم موفق باشي دوست داشتي به منم سر بزن سه شنبه 21 تير 1390برچسب:, :: 22:52 :: نويسنده : هلیا
|